JavaScript Codes بزرگترین سایت جاوا اسکریپت ایران
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

ادبیات سیاسی مونولوگ است - دنیای مقالات
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
طابع ـ مهر زننده بر دلها ـ به پایه ای از پایه های عرش آویخته است، پس هرگاه حرمتی شکسته شد و خطایی جاری گشت [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
ادبیات سیاسی مونولوگ است - دنیای مقالات
  • تماس با من
  • شناسنامه
  •  RSS 
  • پارسی بلاگ
  • پارسی یار
  • در یاهو
  • «دقیقاً وقتی جای هنر و ادبیات و شعر و فرهنگ خالی بماند، از جمله چیزهایی که می‌توانند راحت توی این خلأ قرار گیرند همانا فناتیسم و تعصب است.»   

    هنوز در برخی از شبهای شعر، تعدادی از حضار از من درباره‌ی تکلیف شاعران با مردم و تحولات اجتماعی می‌پرسند و این که آیا شاعر و نویسنده باید یکسره در برج عاج خویش بست نشیند یا باید در پاسخ به زمانه و تاریخ و ملت خود، ادبیاتی «مفید» بیافریند؟ براستی مرزهای بین ادبیات و سیاست، اهل قلم با تحولات اجتماعی کجاست؟ نتایجی که نسل ما از انقلاب گرفت چیستند و چگونه باید به نسل‌های پس از ما منتقل شوند.

    کوشش من این است تا در این نوشته‌ی کوتاه، نگاه و برداشتم را که از درون تجربه‌های شخصی و جمعی برآمده در میان بگذارم.

    در جهانی که هر اقدام انسانی امری سیاسی است، سخن گفتن از ادبیات غیر سیاسی، چشم پوشی بر واقعیت است. اما اگر تعریف بسامانی از ادبیات سیاسی نداشته باشیم. ادبیات را روانه‌ی مسخ سیاست خواهیم کرد. در این صورت، با نادیده گرفتن سرنوشت تلخ ادبیاتی که در کشور ما و بسیاری کشورهای دیگر به زانده‌ی امور سیاسی تبدیل شدند، بیم آن می‌رود که شاعر و هنرمند و ادیب به بوق تبلیغاتی ایدئولوژی‌ها و حزب‌ها و حکومت‌ها مبدل شوند و آنچه را می‌آفرینند نه هنر  ادبیات، بلکه ابزاری در خدمت قدرت و سیاست باشد.

    ادبیات و هنر ـ هر اندازه هم که انتزاعی باشند ـ نهایتاً فرآیند داد و ستد ذهن خالق آنها با جامعه و جهان‌اند.

    فرآیند دیالکتیک با گذشته، و حتی با آینده‌ای که گر چه هنوز حادث نشده، اما طرح و شمایلی از آن را می‌توان از امروز هم دید. این فرآیند، خواه ناخواه ادبیات را ـ کم رنگ یا پر رنگ ـ در تابلوی تحولات سیاسی جهانی قرار می‌دهد. با این همه، آنچه را که ادبیات پیشنهاد می‌کند، نه اموری مسلم، بلکه اموری بحث انگیز و گفتمان آور است. می‌توان گفت که سیاست، بدون ادبیات وجود دارد اما ادبیات بدون گرایش های سیاسی آزاد وجود ندارد. برای نزدیک شدن به تعریفی دقیق‌تر از ادبیات اجتماعی و تفاوت آن با ادبیات سیاسی، اشاره به همگرائی و ناهمگرایی آنها می‌تواند باشد.

    کوتاه سخن آن که به گفته‌ی هانس گئورگ گادامر: « نمی توانیم منکر شویم که ایده‌ای وابستگی هنر به مردم متضمن واقعیتی است.» با این همه تفاوت اساسی در این است که دومی ابزار است. حال آن که ادبیات اجتماعی ضمن همگرائی با آزادی و عدالت و نتکبختی بشر، از تقلیل خود به ادبیات سیاسی جلوگیری می‌کند



    Akb@r.Hemm@ti ::: پنج شنبه 86/4/28::: ساعت 8:8 عصر
    نظرات دیگران: نظر

    لیست کل یادداشت های دنیای مقالات

    >> بازدیدهای وبلاگ <<
    بازدید امروز: 13
    بازدید دیروز: 56
    کل بازدید :773811

    >>اوقات شرعی <<

    >> درباره خودم <<
    ادبیات سیاسی مونولوگ است - دنیای مقالات
    Akb@r.Hemm@ti
    در مورد خودم زیاد مهم نیست

    >> پیوند دنیای مقالات <<

    >>لوگوی دنیای مقالات<<
    ادبیات سیاسی مونولوگ است - دنیای مقالات

    >>لینک دوستان<<

    >>لوگوی دوستان<<

    >> فهرست دنیای مقالات <<

    >>بایگانی<<

    >>جستجو در متن و بایگانی دنیای مقالات <<
    جستجو:

    >>اشتراک در دنیای مقالات<<
     



    >>طراح قالب<<