JavaScript Codes بزرگترین سایت جاوا اسکریپت ایران
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

خودکشی (2) (ویژگیها، عوامل هشدار دهنده و خطرآفرین) - دنیای مقالات
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
برترین ذخیره، دانشی است که بدان عمل شود و احسانی است که بدان منّت ننهند . [امام علی علیه السلام]
خودکشی (2) (ویژگیها، عوامل هشدار دهنده و خطرآفرین) - دنیای مقالات
  • تماس با من
  • شناسنامه
  •  RSS 
  • پارسی بلاگ
  • پارسی یار
  • در یاهو
  •  

     

    اشاره
    در بخش اول این مقاله ضمن آشنایی خوانندگان با مفهوم خودکشی از طریق معرفی اصطلاحات رایج خودکشی، به توضیح درباره افسانه‌ها و واقعیت‌های مربوط به خودکشی ‌پرداخته شد. در این بخش ویژگی‌های خودکشی از دیدگاه "اشنایدمن"، همه‌گیرشناسی، نشانگرهای کلامی و رفتاری، علائم هشداردهنده در خودکشی و در پایان عوامل خطر‌آفرین خودکشی توضیح داده می‌شوند.   

    ویژگی‌های خودکشی

    "اشنایدمن" (1998) ده مورد از ویژگی‌های خودکشی را به شرح زیر خلاصه کرده است:
    1- شایع‌ترین انگیزه‌ی خودکشی جست‌وجوی راه حل است. ممکن است فرد باور داشته باشد خودکشی می‌تواند راه حلی برای یک مشکل غیرقابل حل باشد.

    2- هدف معمول خودکشی وقفه و قطع هشیاری است، منظور از هشیاری آگاه بودن به درد روانی پایداری است که فرد در حال تجربه‌ی آن است و به نظر او خودکشی راهی برای پایان بخشیدن به افکار و احساسات هوشیارانه‌ی دردناک و مخرب است.
     
    3- رایج‌ترین محرک در خودکشی، درد روان‌شناختی غیرقابل تحمل است. افسردگی، نومیدی، احساس گناه، شرم و دیگر هیجانات منفی معمولاً از عوامل اصلی برانگیزاننده‌ی خودکشی به شمار می‌روند.
     
    4- اساسی‌ترین عامل فشارزا در خودکشی نیازهای روانی ناکام شده است. ناتوانی فرد در رسیدن به معیارها یا انتظارات بالا، ممکن است منجر به احساس ناکامی، شکست و بی‌ارزشی شود. هنگامی که پیشروی به سوی اهداف متوقف می‌شود، برخی افراد نسبت به خودکشی آسیب‌پذیر می‌شوند.
     
    5-عمده‌ترین هیجان در خودکشی ناامیدی – درماندگی است. بدبینی نسبت به آینده و این باور که هیچ چیزی نمی‌تواند موقعیت زندگی شخص را بهبود بخشد، ممکن است شخص را به سوی خودکشی سوق دهد.

    6- عمده‌ترین حالت شناختی در خودکشی، دوسوگرایی است، هرچند ممکن است شخص برای پایان بخشیدن به زندگی‌اش قویاً برانگیخته شود، اما معمولاً میل به زندگی نیز (با درجه‌های متفاوت) وجود دارد.

    7- شایع‌ترین حالت ادراکی در خودکشی احساس بن‌بست است که مشخصه‌ی آن دید بسته و محدود است. به نظر می‌رسد افرادی که قصد خودکشی دارند، ناتوان از در نظر گرفتن سایر گزینه‌ها یا انتخاب‌ها هستند و کل‌نگری را از دست می‌دهند، بنابراین مرگ در دید آن‌ها یگانه راه فرار است.

    8- شایع‌ترین عمل در خودکشی خروج از مخمصه است. خودکشی به قصد گریز یا خروج از یک موقعیت غیرقابل تحمل انجام می‌گیرد.

    9- عمل بین فردی مرسوم در خودکشی، بیان و ابراز (کلامی یا غیر کلامی) قصد خودکشی است. حداقل در 80 درصد از خودکشی‌ها اشخاص به وسیله‌ی نشانه‌های کلامی یا غیرکلامی قصدشان را بیان می‌کنند.

    10- همسانی معمول در خودکشی، دشواری آن دسته الگوهای مقابله‌ای مداوم و دراز مدت فرد در طول زندگی است که برای مقابله با بحران‌ها، به شکل الگوهای مشابه تکرارشونده، در سراسر زندگی فرد مورد استفاده قرار می‌گیرند. تعدادی از این الگوها ممکن است شخص را مستعد خودکشی کنند.
    از نظر "اشنایدمن" ده مورد فوق خصوصیات مشترک خودکشی است، که در 95 درصد خودکشی‌ها وجود دارد. او همچنین در یکی از معروف‌ترین تحقیقاتش درباره‌ی خودکشی بیان می‌کند: «خودکشی عمدتاً یک درام ذهنی است». همچنین معتقد است که خودکشی عملی است که به وسیله‌ی دو عامل اصلی، یعنی درد روان شناختی و گسستگی (نیازهای روان‌شناختی تحریف شده) برانگیخته می‌شود.
     

    همه گیرشناسی خودکشی

    یکی از مهم‌ترین نکته‌هایی که هنگام بررسی آمارهای مربوط به خودکشی باید به آن توجه کرد، این است که در اغلب کشورهای جهان، زمانی یک مرگ به عنوان خودکشی ثبت می‌شود که بتوان برای آن علل طبیعی مرگ، حادثه یا قتل را رد کرد و یا یادداشتی مبنی بر انجام عمل خودکشی از طرف فرد متوفی به دست آورد. بنابراین، ممکن است برخی از موارد خودکشی به علت عدم امکان رد سایر دلایل مرگ (و به‌ویژه حادثه)، تحت عنوان مرگ‌های مربوط به حوادث ثبت شوند. از همین رو آمارهای مربوط به خودکشی در اغلب کشورهای جهان کمتر از مقدار واقعی گزارش می‌شوند.

    بر اساس پژوهش‌ها هر ساله یک پنجم نوجوانان در ایالات متحده آمریکا در دسته‌ی خودکشی گرایی قرار می‌گیرند. 5 تا 8 درصد نوجوانان اقدام به خودکشی دارند و حدود یک میلیون از نوجوانان به خاطر اقدامات خودکشی، تحت مراقبت‌های پزشکی قرار می‌گیرند.

    در مورد میزان خودکشی در آسیا، داده‌های موجود حاکی از آن است که مرگ ناشی از خودکشی در آسیا بیشترین آمار را در مقایسه با سایر کشورهای جهان دارد (بیوترایی، 2006).

    همچنین در ایران نیز، بر اساس آمار ارائه شده به سازمان پزشکی قانونی کشور در سال 1380، میزان خودکشی مردان و زنان در کل کشور به ترتیب 7/5 و 1/3 در یک‌صد هزار نفر می‌باشد.
     

    نشانگرهای خودکشی

    به عقیده‌ی "اشنایدمن" (1950) خودکشی دارای نشانگرهایی است که هرچند ممکن است قابل مشاهده نباشند، اما به عنوان رویدادهای پیش از وقوع خودکشی حائز اهمیت بوده و با شناخت و ارزیابی دقیق آن‌ها می‌توان خطر رفتارهای خودکشی گرایانه را کاهش داد. این نشانگرها شامل نشانگرهای کلامی و نشانگرهای رفتاری است.

    نشانگرهای کلامی: این نشانگرها شامل اظهارات شفاهی است که می‌تواند به شکل مستقیم یا غیرمستقیم، بیان کننده‌ی تمایل به مرگ باشد.

    برخی از این جملات عبارتند از:
    "سال دیگر اینجا نخواهم بود".
    "این آخرین باری است که تو را ملاقات می‌کنم".
    "زندگی ارزش زیستن را ندارد".
    "کاش پس از خوابیدن هرگز بیدار نمی‌شدم" و....

    نشانگرهای رفتاری: رفتارهایی که می‌تواند نشانه‌هایی دال بر خطر خودکشی باشند، شامل موارد زیرمی‌شوند:
    • بی تفاوتی نسبت به ظاهر و لباس
    • تغییر ناگهانی وزن
    • فرار از خانه
    • رفتارهای مخاطره‌آمیز و فاقد دقت
    • سانحه پذیری
    • تغییرات ناگهانی و شدید در شخصیت و خلق
    • علائم آشکار بیماری روانی (مانند توهم)
    • تغییر الگوی خواب
    • رفتار خودزنی یا هر نوع رفتار خود آسیبی دیگر
    • شادی ناگهانی پس از یک دوره‌ی غمگینی طولانی
    • اهدای اموال ارزشمند خود به دیگران

    به عقیده‌ی "اشنایدمن"، مهم‌ترین نتیجه‌ی انقلاب پیشگیری روان شناختی خودکشی، که از دهه‌ی 1950 آغاز شد، بر مبنای یافتن همین نشانگرها بوده است.

    همچنین یافته‌های پژوهش‌ها به مجموعه‌ای از علائم هشداردهنده در خودکشی اشاره کرده‌اند.


    علایم هشداردهنده در خودکشی
    در مورد بزرگسالان:
    • افسردگی (بیماران افسرده بالاترین میزان خودکشی جهان را دارا هستند).
    • بهبود ناگهانی بیمار افسرده (چرا که این بهبود ممکن است واقعی نبوده و ناشی از تصمیم‌گیری سریع و قاطع جهت خودکشی باشد).
    • اختلال‌های شخصیت، به خصوص "اختلال شخصیت ضد اجتماعی" و "اختلال شخصیت مرزی".
    • بحث مداوم پیرامون مرگ، خودکشی یا سؤال درباره‌ی دوزهای مرگ‌آور داروها، ارتفاع طبقات ساختمان، میزان خونریزی منجر به مرگ و نظایر آن.
    • نگهداری یا جمع‌آوری ابزاری مانند طناب، چاقو، تیغ، قرص، میل بافتنی و ...
    • دردهای روان‌شناختی شدید مانند ناامیدی، حس درماندگی، انزوا، وحشت و هراس و کابوس‌های وحشتناک.
    • بیماری‌های جسمانی دردناک و ناتوان کننده مانند "اسکلروزمولتیپل یا ام اس" یا بیماری‌های مزمن دیگری که سیر تخریب کننده داشته و منجر به تحلیل توانایی‌های افراد خصوصاً سالمندان می‌شوند (25 تا 75 درصد قربانیان خودکشی دچار بیماری جسمی مهمی بوده‌اند).
    • قطع ناگهانی داروهای افسردگی، کاهش شدید میزان ارتباط فرد با محیط و اطرافیان و کناره‌گیری شدید از جمع، درخواست تجویز بیش از حد دارو یا تکرار بیش از حد نسخه‌ی دارویی به ویژه شامل داروهای خطرناک مانند "فنوباربیتال" و ضد افسردگی‌های چندحلقه‌ای، الکلیسم و وابستگی دارویی (در 25 درصد کل خودکشی‌هایی که در آمریکا رخ می‌دهد، الکلیسم مطرح است).
    • بدشکلی یا احساس زشتی صورت و اندام‌ها به خصوص در زنان.
    • شکست‌های پی درپی مالی، ورشکستگی‌ها و دیگر استرس‌های شدید شغلی.
    • فقدان اخیر افراد مورد علاقه شامل فوت، طرد یا دوری.
    • در معرض خشونت، زنا و تجاوز به عنف قرار گرفتن.

    در مورد کودکان و نوجوانان:
    • افت شدید در عملکرد تحصیلی و پیشرفت درسی
    • از دست دادن اخیر پدر یا مادر ناشی از مرگ، طلاق یا جدایی
    • میزان بالای بیماری‌های روانپزشکی والدین و در نتیجه فقدان حمایت عاطفی و جسمی لازم
    • بخشیدن لوازم پرارزش خود به دیگران، به شکل مداوم و بدون دلیل
    • مورد سوء استفاده جنسی یا جسمی قرار گرفتن اخیر
    • افزایش شدید زودرنجی و تحریک پذیری
    • بیماری‌های جسمانی مانند صرع لوب فرونتال، سرطان
    • اقدام به خودکشی در دوستان، همتایان یا افراد نزدیک (زیرا کودکان و نوجوانان مستعد همانند سازی، تلقین بیشتر و خودکشی‌های تقلیدی هستند).
    • سرزنش شدن شدید نوجوان توسط والدین یا نزدیکان و در نتیجه پیدایش احساس حقارت شدید

    عوامل خطرآفرین خودکشی
    با توجه به این‌که مداخلات پیشگیرانه و درمانی رفتارهای خودکشی گرایانه مبنی بر کاهش عوامل خطرآفرین و افزایش عوامل محافظت کننده می‌باشند،عوامل و موقعیت‌های خطرآفرین که وجود آن‌ها احتمال بروز خودکشی را افزایش می‌دهند، در این قسمت ارائه می‌شود.

    شناخت عوامل خطر می‌تواند این باور غلط را از بین ببرد که خودکشی یک عمل تصادفی و یا تنها نتیجه‌ی افزایش فشار روانی است.
     
    عوامل فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی
    هر چند خودکشی منحصر به وضعیت اقتصادی اجتماعی خاصی نیست، تحصیلات پایین، بی کاری و در نتیجه وضعیت پایین اجتماعی و اقتصادی و نیز مسائل خاص فرهنگی ممکن است یک عامل خطر در خودکشی باشند. به گفته‌ی "روی" (2004) خودکشی اختصاصاً در میان روان‌پزشکان، پزشکان، وکلا، روانشناسان و به خصوص از جنس زن رایج‌تر است. همچنین مأموران مجری قانون، موسیقی‌دانان و آهنگ‌سازان و دندان‌پزشکان نیز در معرض خطر بالایی هستند.

    مطالعات جدید دال بر این است که وضعیت اقتصادی اجتماعی پایین تأثیر بسیار کوچکی در این زمینه دارد، در حالی که مشکلات شغلی تأثیر بیشتری را ایفا می‌کنند.
     
    الگوهای خانوادگی و رویدادهای منفی زندگی
    تاریخچه‌ای از رفتارهای خودکشی گرایانه در خانواده، خطر خودکشی موفق را به شدت افزایش داده و عامل خطر مهمی در اقدام به خودکشی به شمار می‌رود. دیگر عوامل خطر شامل سبک خانوادگی، رویدادهای زندگی، وجود آسیب شناختی روانی در خانواده، طلاق، رویدادهای فشارزای منفی مانند از دست دادن و فقدان، سوء استفاده‌ی جسمی و جنسی می‌باشند.

    اختلالات روانپزشکی
    مطالعات انجام شده دال بر آن است که تشخیص‌های روانپزشکی، از بزرگترین عوامل خطر در رفتارهای خودکشی گرایانه است، به طوری که بیش از 90 درصد خودکشی‌ها، یک تشخیص روانپزشکی دارند. در این میان اختلالات خلقی و عمدتاً افسردگی اساسی و اختلال دوقطبی با بیش از 60 درصد خودکشی‌ها در ارتباط است. اختلالات دیگر شامل اختلالات اضطرابی، سوء مصرف الکل و مواد و اختلالات روان پریشی می‌شوند.

    در مطالعه‌ی گلدستون ریبوسین و دانیل (2006) مشخص شد، بیشترین سهم تأثیرپذیری در عوامل خطر خودکشی، مربوط به متغیرهایی می‌شود که با اضطراب و افسردگی پیوند خورده‌اند. همچنین در بسیاری از مطالعات بر اختلالات افسردگی به عنوان شایع‌ترین اختلالات در نوجوانان قربانی خودکشی، صحه گذاشته شده است.
     
    سابقه‌ی اقدام به خودکشی
    یکی دیگر از عوامل خطرآفرین که مهم‌ترین پیش‌بینی کننده‌ی رفتارهای خودکشی بعدی نیز به شمار می‌رود، سابقه‌ی اقدام به خودکشی است. بر اساس پژوهش‌ها، 50 درصد کسانی که خودکشی می‌کنند، حداقل یک بار اقدام به خودکشی داشته‌اند.
     
    جنس، سن، وضعیت تأهل
    زنان 4 برابر بیش از مردان خودکشی می‌کنند، در حالی که مردان 4 بار بیشتر از زنان خودکشی موفق و کامل دارند. مطالعات دیگر، دال بر این است که افکار خودکشی در زنان و دختران بیشتر است.

    در مورد سن، تحقیقات کشورهای مختلف دامنه‌ی سنی متفاوتی را گزارش کرده‌اند، هر چند تقریباً همگی آن‌ها بر سن جوانی و اوایل میان‌سالی برای افکار و اقدامات خودکشی تأکید داشته‌اند. همچنین شواهد تحقیقی نشان داده‌اند، خطر خودکشی موفق با افزایش سن بالا می‌رود. خودکشی در افراد مطلقه، بیوه و جدا شده و مجرد، به مراتب بیش از متأهلین است.
     
    بیماری‌های جسمی
    کالبد شکافی‌ها بیانگر آن است که در 25 تا 75 درصد قربانیان خودکشی، بیماری جسمی وجود دارد. "بیماری" یا "تصور بیماری"، در درصد قابل توجهی از اقدام کنندگان به خودکشی مشاهده می‌شود.
     
    عوامل روانشناختی
    برخی از عوامل خطر روان‌شناختی در خودکشی، شامل موارد زیر می‌شوند:
    نومیدی با دیدگاه منفی نسبت به آینده: به عنوان یک خصوصیت شناختی، با افکار و اقدامات خودکشی در جمعیت‌های مراجعه کننده به درمانگاه‌های بزرگسالان و کودکان دیده می‌شود. به گفته‌ی "رود"، "جوینر" و "رجب" (2001) با فروکش شدن نومیدی، قصد مردن نیز کاهش می‌یابد و شواهد حاکی از این است که نومیدی نسبت به افسردگی شاخص بهتری برای پیش‌بینی افکار و تمایلات خودکشی در اقدام کنندگان به خودکشی است.

    ناتوانی در تنظیم هیجانات: به نظر می‌رسد، افراد دارای گرایشات خودکشی قادر نیستند پاسخ‌های عاطفی یا تجارب دردناک هیجانی خود را تعدیل کنند.

    تفکر غیرمنطقی و تحریفات شناختی: گروهی از محققین، معتقدند دیدگاه منفی به خود، دنیا و آینده در شخص خودکشی‌گرا، مشابه با فرد افسرده وجود دارد. بنابراین چنین افرادی دارای یک آمادگی شناختی برای آسیب‌پذیری به خودکشی هستند.
     
    حل مسائل بین فردی: بیشتر تحقیقات در مورد عوامل شناختی خطرساز خودکشی بر ضعف مهارت‌های حل مسأله در اقدام‌کنندگان به خودکشی تمرکز دارند. بر این مبنا کودکان، نوجوانان و بزرگسالان دارای تمایلات خودکشی، در زمینه‌ی مسأله‌گشایی ضعیف هستند. هنگامی که مسائل جنبه‌ی فردی بیشتری پیدا می‌کنند، این ضعف آن‌ها آشکارتر می‌شود.

    کمال گرایی: افراد کمال‌گرا تا اندازه‌ی زیادی، نگران ارتکاب به اشتباه در کارهایشان هستند، در نتیجه آن‌ها در مقابل تجربیات شکست، آسیب‌پذیر می‌شوند و این باعث فعال شدن نیروی بالقوه‌ی آنان برای دست زدن به خودکشی می‌شود.

    سبک اسنادی: تحقیقات نشان داده‌اند که احتمال بیشتری وجود دارد که افراد افسرده نسبت به افراد غیرافسرده علت وقایع منفی را به عوامل درونی، پایا و کلی نسبت دهند. آن‌ها بیشتر وقایع مثبت را به علل بیرونی، ناپایدار و خالص نسبت می‌دهند. این سبک اسنادی درافراد خودکشی‌گرا نیز مشاهده شده است.

    در مجموع می‌توان گفت با این که رفتارهای خودکشی‌گرایانه از مشکلات جدی در بهداشت عمومی هستند (برک، هرنیگس، وارمان و بک، 2004) و به شکل مشکلی بسیار پیچیده در عرصه‌ی خدمات بهداشت روان درآمده‌اند (ویلیامز، داگان، کارف، فانل، 2006) مداخلات سودمند در چنین جمعیت‌هایی اندک هستند (برک، هرنیگس، وارمان و بک، 2004) و در بسیاری از شکل‌های درمانی معرفی شده که مورد ارزیابی قرار گرفته‌اند، نتایج به شدت متناقض و پیچیده‌ای به دست آمده است (ویلیامز، داگان، کارف، نانل، 2006). در این زمینه "لی نارس"، (2006) با اشاره بر مأیوس کننده بودن بیشتر مداخلات خودکشی و پس از بررسی متون پژوهشی مرتبط اذعان کرده است که همچنان این سؤال پژوهشی مناقشه آمیز باقی است که آیا روان درمانی، ثمربخشی قابل قبول و معناداری برای بیماران خودکشی‌گرا می‌تواند داشته باشد؟

     
    گردآوری: گروه سلامت سیمرغ


     



    Akb@r.Hemm@ti ::: شنبه 88/1/22::: ساعت 11:30 عصر
    نظرات دیگران: نظر

    لیست کل یادداشت های دنیای مقالات

    >> بازدیدهای وبلاگ <<
    بازدید امروز: 34
    بازدید دیروز: 45
    کل بازدید :772216

    >>اوقات شرعی <<

    >> درباره خودم <<
    خودکشی (2) (ویژگیها، عوامل هشدار دهنده و خطرآفرین) - دنیای مقالات
    Akb@r.Hemm@ti
    در مورد خودم زیاد مهم نیست

    >> پیوند دنیای مقالات <<

    >>لوگوی دنیای مقالات<<
    خودکشی (2) (ویژگیها، عوامل هشدار دهنده و خطرآفرین) - دنیای مقالات

    >>لینک دوستان<<

    >>لوگوی دوستان<<

    >> فهرست دنیای مقالات <<

    >>بایگانی<<

    >>جستجو در متن و بایگانی دنیای مقالات <<
    جستجو:

    >>اشتراک در دنیای مقالات<<
     



    >>طراح قالب<<