JavaScript Codes بزرگترین سایت جاوا اسکریپت ایران
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

هنر سیاه - دنیای مقالات
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دانش، زندگی و درمان است . [امام علی علیه السلام]
هنر سیاه - دنیای مقالات
  • تماس با من
  • شناسنامه
  •  RSS 
  • پارسی بلاگ
  • پارسی یار
  • در یاهو
  •  

    نمونه ای از هنر سیاه ، Sean Christopher
    این نوشته توسط زندینو (A. R. Menne , Zendinou)، یکی از هنرمندان سبک هنر سیاه یا Dark Art نوشته شده است و نقطه نظرهای جالبی را درباره این هنر و دیدگاههای هنرمندان پیرو آن ارائه میدهد که هرچند شاید از نظر بسیاری، نادرست جلوه کند، اما برای شناخت این هنر و حرکت در مسیر کسب آگاهیهای روز، به شنیدنش می ارزد.

    یادداشتهایی درباره هنر سیاه
    بدون قصد فضل فروشی، میخواهم در ابتدا چند نکته واضح را یادآوری کنم، در ابتدا هنر برای ایجاد ارتباط به کار میرفت، تصاویری که به تدریج به علائم نوشتاری مبدل شدند، برای ثبت تاریخ بر دیوار غارها و حفره ها، برای توضیح بیشتر متن و برای به تصویر کشیدن چهره قدیسین و خدایان بر روی دیوارهای کلیسا و شیشه های رنگین.

    سرانجام هنر با به تصویر کشیدن چهره افراد - بیشتر افراد ثروتمندی که از عهده مخارجش بر می آمدند -، پا به زندگی عادی گذاشت و در کتابهای معمولی نیز راه باز کرد.

    سپس قرن بیستم از راه رسید، سرعت و شگفتی هنر قرن بیستم مانند سوار شدن بر ترن هوایی بود. اوج تجربیات افراطی و هنرمندانی که مرزهای تعریف شده هنر را به سوی بیان خویشتن و ایده های فلسفی پیش بردند.

    از آغاز تمدن بشر، هنر برای رسیدن به اهداف زمانه خود مورد استفاده قرار گرفته است و آینه تمام نمای فرهنگ آن دوره و نوع نگرش این فرهنگ به جهان بوده است. اما اکنون، ما دیگر به هنر به چشم ابزار ابتدایی ارتباطی نگاه نمیکنیم. تا برای ثبت تاریخ و چهره افراد از عکس استفاده میکنیم و دیگر در هنر انتزاعی (آبستره) کاری نمانده که نکرده باشیم.


    نمونه کاری از Zendinou
    از نظر من، در چند دهه گذشته سبک جدیدی از هنر به وجود آمده است که هیچ ارتباطی با مکاتب انتزاعی مدرن ندارد و به خاطر فقدان نامی مناسبتر و گویاتر، "هنر سیاه" یا dark art نامیده شده است.

    آثار من (خانم زندینو) همراه با آثار صدها هنرمند نام آور و تازه کار، در این دسته قرار میگیرد. مادرانمان دندانهایشان را به هم میفشرند، عده ای از روی بی میلی سر خود را میخارانند و تعدادی هم به کلی این آثار را نادیده میگیرند.

    اما نمیتوان منکر این واقعیت شد که این آثار، رگ خواب عده رو به تزایدی از مردم را به دست آورده اند. من تصور میکنم که برای جاذبه این تصاویر تیره و سیاه دو دلیل عمده وجود دارد:

    1- هنر سیاه واکنشی به جامعه ای است که به لطف کسانی مانند داروین، فروید و اسپنسر، ظاهرا تمام مظاهر مذهبی، ماورا طبیعی، اسرارآمیز، اسطوره ای و جادویی را از وجود خود پاک کرده است.

    انسانها در چنین جوامعی در حد لکه هایی بیولوژیکی بر روی نقشه عالم هستی نزول کرده اند و درک مستقیم ما را چنان تحت الشعاع قرار داده اند که از جستجوی اسرار وجود خود و درک خاصیتهای اسطوره ای انسان و طبیعت باز بمانیم.

    هنر سیاه در مسیر درک و پاسخگویی به این اشتیاق درونی حرکت میکند و همانطور که در آثار بسیاری از این دسته هنرمندان، به خصوص دانیل مارتین دیاز (Daniel Martin Diaz) نمادهای یاستانی کیمیاگری و تصاویر درهم پیچیده مذهبی و بدنهایی با اعضای قطع شده دیده میشود، اینها عناصری هستند که از مکانی بسیار قدیمیتر و عمیقتر از جامعه قالبی و پلاستیکی ما آمده اند.

    در آثار برادران کوای (Brothers Quay) که در آن از سبک سوررآل کافکایی (سبکی مبلغ پوچی و نا امیدی) یا Kafkaesque surreal استفاده میشود و نمادهای بارز آن برای برقراری ارتباط با ضمیر ناخودآگاه هنرمند، عروسکهای ترد و شکننده شیشه ای، کثیفی، گوشت خام و اجساد حیوانات مرده است.


    نمونه نقاشی از Camille Rose Garcia
    هنرمندان بزرگ دیگری مانند ساتورنو باتو (Saturno Butto)، تره ور براون (Trevor Brown) و بروم (Brom) نیز آثاری را خلق کرده اند که با شکستن قراردادهای هنری تاریخی، از میان پوسته هنر قرن بیست ویکم میان بری به قلمرو جهانی دیگر زده اند که با شرایط امروزی ما بیشتر در ارتباط است.

    اصطلاحات "هنر رویاگرا" یا visionary art و "هنر بیگانه" یا outsider art، هر دو به مقدار زیادی در مورد این شیوه کار، صدق میکنند. ما، در حین کوشش برای ارتباط با انسانیت و معنویت خود به سبک هنریی نسبتا بدوی روی آورده ایم.

    ما، برای شناخت خود و جهان اطرافمان، چه مادی و چه معنوی، به سمت چیزهایی سیاه، تاریک و کهنه رو آورده ایم و هنر، به معنای ایده ای فلسفی یا خرده های پسا مدرن، برای ما جذابیتی ندارد.

    2 - به عقیده من، یک کاربرد دیگر هنر به اصطلاح سیاه، به تصویر کشیدن فجایع و آن آخر زمانی است که جهان ما با سرعتی فزاینده با سمت آن در حرکت است.

    در این زمینه، اچ. آر. گیگر (H. R. Giger)، هنرمند سوررآلیست سوئیسی، پدر هنری است که در آن بشریت را به تکنولوژی جوش داده است. گیگر، بشر نخستین جهانی در آینده را به وجود آورده است که غالبا به طرز وحشتناکی در معرض خطر بوده و در مقابل دستگاههای مدرن بسیار درمانده به نظر میرسد.

    در حال حاضر، هنرمندان بیشماری این دیدگاه را در آثار خود منعکس کرده اند، که چندان در مدح پیشرفتهای تکنولوژی نیست و درباره وحشتی ناشی از درک درونی این واقعیت است که این پیشرفت، تابوتی است که ما برای بشریت ساخته و آراسته ایم.

    این آثار هنری، نشاندهنده تناقض ترسناک وجود "پیشرفته" ما هستند. در جهانی که با پیشرفت شگفت آور علم پزشکی، کشفیات علمی و شرایط بهبود یافته زندگی، در حال انفجار است، ما میتوانیم در هر لحظه و در یک آن، تمام سیاره زمین را با پرتاب بمبهای انفجاری یا ویروسی در شهرها و در میان انسانها، از میان برداریم. جهان ما به طور مهیبی زیبا، امیدبخش و تهدید کننده است و اشخاص بسیاری میتوانند هویت خود و جهان خود را از طریق نمادهای متفاوت هنر سیاه بیان کنند.

    پس، هنر سیاه، عکس العملی درونگرایانه و خیالی در مقابل عصر ما است. ما در برهه ای از تاریخ حرکت میکنیم که باید به کاوش در علت وجودی خود بپردازیم و درب جعبه های تیره ای را که توسط دانشمندان و فلاسفه مدرن، بسته شده و در گوشه ای پنهان شده اند را، باز کنیم. هنر سیاه، به اعتقاد من، عکس العمل عده بسیاری به همین کاوشها است.


    Akb@r.Hemm@ti ::: شنبه 86/4/23::: ساعت 7:43 عصر
    نظرات دیگران: نظر

    لیست کل یادداشت های دنیای مقالات

    >> بازدیدهای وبلاگ <<
    بازدید امروز: 540
    بازدید دیروز: 289
    کل بازدید :786881

    >>اوقات شرعی <<

    >> درباره خودم <<
    هنر سیاه - دنیای مقالات
    Akb@r.Hemm@ti
    در مورد خودم زیاد مهم نیست

    >> پیوند دنیای مقالات <<

    >>لوگوی دنیای مقالات<<
    هنر سیاه - دنیای مقالات

    >>لینک دوستان<<

    >>لوگوی دوستان<<

    >> فهرست دنیای مقالات <<

    >>بایگانی<<

    >>جستجو در متن و بایگانی دنیای مقالات <<
    جستجو:

    >>اشتراک در دنیای مقالات<<
     



    >>طراح قالب<<