JavaScript Codes بزرگترین سایت جاوا اسکریپت ایران
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

زندگینامه ابوالفضل العَبّاس (علیه السلام) - دنیای مقالات
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هرکس که در آسمان و زمین است ـ حتی ماهیان دریا ـ برای جویای دانش آمرزش می طلبند . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
زندگینامه ابوالفضل العَبّاس (علیه السلام) - دنیای مقالات
  • تماس با من
  • شناسنامه
  •  RSS 
  • پارسی بلاگ
  • پارسی یار
  • در یاهو
  • ابوالفضل العَبّاس (علیه السلام)
    ولادت:
    عباس بن على بن ابى طالب (علیهم السلام) مُکنى به ابوالفضل ومادرش فاطمه کلابیه مکناة به ام البنین مىباشد. در سال 26 هجرى متولد شد.آن حضرت را سقا و قمر بنى هاشم و صاحب لواء الحسین لقب داده اند .

    سیره :
    در مقاتل آمده است : عباس (علیه السلام) مردى خوش قامت بود وهنگام سوار شدن بر اسب هاى بلند قامت پاهایش بر زمین مىکشید ، به فرموده امام صادق (علیه السلام) وى داراى بصیرت و خردى نافذ و ایمانى استوار بوده.شخصیتى که لشکر دشمن در واقعه کربلا آن جناب را رکن بزرگ سپاه امام حسین (علیه السلام) مىدانسته و لذا به عناوین مختلف تلاش مىکرده که او را از امام جدا سازند که گاهى عبداللّه بن حزام را به عنوان اخذ امان نامه از ابن زیاد جهت او وادار مىکرده که وى را به آن سوى بکشند، و روزى شمربن ذى الجوشن بلحاظ قرابتى که با آن جناب داشته صدا زده: خواهر زاده هایم، عباس و برادرانش کجایند؟ امّا حضرت ابوالفضل(علیه السلام) آگاه تر از این بود که به این امور اعتنا کند و این نداها را پاسخ دهد.حضرت ابى الفضل که در رکاب برادرش حضرت ابى عبداللّه الحسین (علیه السلام) در کربلا بود ضمن مدت هشت روز حضور آنها در آن سرزمین امور مهمه‌اى را که به آسایش و امنیت اهل بیت امام (علیه السلام) مربوط بوده از قبیل نگهبانى خیمه‌ها وتهیه آب در ایام محاصره و قطع آب که از روز هفتم محرم شروع شد ، بعهده داشته است، هنگامى که تشنگى بر اهل و عیال امام حسین (علیه السلام) شدت یافت آن بزرگوار در رأس سى سوار با فداکارى شگرفى سى مشک آب جهت تشنگان به خیمه گاه رساند. مرحوم شیخ مفید نقل مىکند عصر نهم محرم ناگهان عمر سعد لشکر خود را آماده ساخت و اعلان جنگ داد و با جمع لشکر در نزدیکى خرگاه امام حسین (علیه السلام) صف زدند ، در آن حال حضرت جلو خیمه مخصوص خود نشسته و شمشیر را بدامن نهاده (از خستگى) بخواب رفته بود که صداى همهمه سپاه و شیهه اسبان بگوش خواهرش زینب (علیها السلام) رسید ، برادر را بیدار کرد ، حضرت سربرداشت و فرمود: هم اکنون پیغمبر (صلى الله علیه وآله) را بخواب دیدم که فرمود: اى حسین ما در انتظار توایم. زینب (علیها السلام) چون شنید سیلى بصورت زد و گفت: اى واى! حضرت او را دلدارى نموده او را بسکوت امر کرد و سپس فرمود: اى عباس سوار شو و بنزد اینها برو و از آنها بپرس چه مىخواهید؟ حضرت ابى الفضل با بیست سوار بسوى آنها شتافت و از آنها سبب پرسید. گفتند: امیر ما را فرمان داده که یا تسلیم شوید و یا آماده نبرد باشید. عباس ماجرا را به برادر ابلاغ نمود. حضرت فرمود: به آنها بگو یک امشب را بما مهلت دهید که به نماز و تلاوت قرآن بپردازیم و فردا آماده‌ایم. عباس پیام برادر را به آنها رساند و آنها پذیرفتند. عباس آخرین کس از یاران امام بود که به شهادت رسید واین امر نشان دهنده کمال وفادارى وهمدردى با برادر میباشد، حتى برادران را پیش از خود به میدان فرستاد که خود آخرین کسى باشد که با برادرش امام حسین ودر کنار آن حضرت باشد.
    در مقاتل آمده است که چون تشنگى بر امام واهل بیت (علیهم السلام) شدت یافت از برادر در خواست عزیمت به جنگ نمود لکن امام فرمود : تو پرچم دار من هستى ولى برو وبراى اهل بیت (علیهم السلام) آب بیاور ،عباس (علیه السلام) به طرف فرات حرکت نمود وچون سپاه به خوبى عباس را مىشناخت از ترس راه را برایش باز نمود وحضرت چون به آب رسید خواست آب بنوشد ولى بیاد تشنگى امام افتاد آب را ریخت و مشک را پر نموده واز راه نخلستان عازم خیمه ها گردید هر کس که به وى نزدیک مىشد کشته مىگشت تا اینکه بدست زید بن ورقاء وحکیم بن طفیل (با تفصیلى که در کتب مقاتل آمده) بشهادت رسید. نقل است که روزى امام سجاد (علیه السلام) به عبیداللّه بن عباس فرزند ابى الفضل نگاهى کرد واشک از چشمان مبارکش سرازیر گشت سپس فرمود: هیچ روزى سخت تر از روز احد بر پیغمبر نگذشت که عموئى مانند حمزه اسداللّه واسد رسوله از دست بداد وپس از آن روز موته که پسر عمش جعفر را از دست داد، اما روزى چون روز حسین نبود که سى هزار نفر او را محاصره نمودند وخود را مسلمان مى پنداشتند وهمه بکشتن او نزد خدا تقرب مىجستند در حالى که او آنها را بیاد خدا مىآورد وآنان را موعظه مىنمود ولى سودى نبخشید وسرانجام او را مظلوم کشتند. سپس فرمود: خدا رحمت کند عمویم عباس را که دینش را بر جانش برگزید وآزمایشى شگفت بداد وخویشتن را فداى برادر ساخت تا اینکه دستهایش قطع شد وخداوند بجاى آن، دو بال به وى کرامت نمود که در بهشت با ملائکه پرواز میکند مانند جعفر، وعباس را نزد خدا مقامى است که همه شهدا بر آن رشک برند.
    شهادت:
    روز دهم محرم سال 61 هجرى یه شهادت رسید وهنگام شهادت سى و چهار سال از عمر شریفش مىگذشت.



    Akb@r.Hemm@ti ::: سه شنبه 86/3/22::: ساعت 12:11 عصر
    نظرات دیگران: نظر

    لیست کل یادداشت های دنیای مقالات

    >> بازدیدهای وبلاگ <<
    بازدید امروز: 7
    بازدید دیروز: 78
    کل بازدید :781516

    >>اوقات شرعی <<

    >> درباره خودم <<
    زندگینامه ابوالفضل العَبّاس (علیه السلام) - دنیای مقالات
    Akb@r.Hemm@ti
    در مورد خودم زیاد مهم نیست

    >> پیوند دنیای مقالات <<

    >>لوگوی دنیای مقالات<<
    زندگینامه ابوالفضل العَبّاس (علیه السلام) - دنیای مقالات

    >>لینک دوستان<<

    >>لوگوی دوستان<<

    >> فهرست دنیای مقالات <<

    >>بایگانی<<

    >>جستجو در متن و بایگانی دنیای مقالات <<
    جستجو:

    >>اشتراک در دنیای مقالات<<
     



    >>طراح قالب<<